کاشف

یادداشت

شب چهارم

شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۸۶، ۱۱:۱۶ ب.ظ

3 روز گذشت مثل یک چشم بر هم زدن؛ همین.

کاش می شد قدری از سرعت چرخش عقربه های زمان کم کرد.

هر سال تا میرم به خودم بیام و بفهمم چی کاره ام شبهای قدر رسیده اند و گذشته اند.

هر سال قبل از اینکه بتونم یکبار دعای افتتاح رو به پایان برسونم؛ می بینم وقت وداع با ماه رمضان رسیده.

اما آقاجونم!

امسال از همین امشب ازتون میخوام کمکم کنید قبل از رسیدن شبهای قدر از خواب بیدار بشم. به من هم توفیق درک شب قدر رو عنایت کنید. به همه مؤمنین این لیاقت رو بدید که تنها حاجت شب قدر امسالشون تعجیل در امر ظهور شما باشه. می دونید آقای من! گاهی وقتها اونقدر کم معرفت میشیم که یادمون میره چه قدر دل شما از بابت تأخیر فرج گرفته و آزرده است ... اونقدر خودخواه میشیم که فکر می کنیم مشکلات روزمره خودمون سخت ترین و مهمترین مسأله ی هستیه! اصلاً یادمون میره که این دنیا دار امتحان و بلاست؛ فرامش می کنیم که قرار نیست کسی بدون امتحان از اون خارج بشه. مگه امام باقر علیه السلام نفرمودند که در دوران غیبت مردم اونقدر امتحان میشن تا مخلصین اونها غربال بشن...

ولی آقای من!

من و خیلیهای دیگه که ادعای محبت شما را یدک می کشیم نیازی به امتحان نداریم بدون امتحان هم از توری غربال سقوط می کنیم! خودت دستمون رو بگیر!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۶/۰۶/۲۴
سبحان صداقتی

نظرات  (۲)

خیلی قشنگ بود به دلم خیلی نشست.ان شاالله همه معرفت پیدا کنیم.ممنون که سر زدین من هم لینکتون کردم.
۲۶ شهریور ۸۶ ، ۲۲:۵۱ دل تنگ مهر بیکران
سلام دوست عزیز
نماز و روزه تون قبول باشه
من هم شما رو لینک کردم
موفق باشین
--------------------------------------------
خوشا آن دل که خواهان تو باشد

زغم پیوسته نالان تو باشد

بسوزد از غم هجرت شب و روز

دوایش درد و درمان تو باشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
next