کاشف

یادداشت

۸ مطلب در خرداد ۱۳۸۹ ثبت شده است

چند روز پیش نامه ی سرگشاده ای از سوی آقای "تاج زاده" منتشر شد که به نظرم جای دارد بیش از آنچه تاکنون مورد توجه قرار گرفته در محک دقت و واکاوی قرار گیرد. اینکه نظام اسلامی با استراتژی هوشمندانه ی خود عده ای را ناچار ساخته که پس از سالها نفاق و دورویی چهره ی واقعی خود را فارغ از زشتی یا زیباییشان به نمایش بگذارند در نوع خود کم نظیر و در عین حال شایسته ی تقدیر و تحسین فراوان است.

وتازه این آغاز راه است؛ همانگونه که امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: "فتنه ها آنگاه که روی آورند با حق شباهت دارند، و چون پشت کنند حقیقت چنانکه هست، نشان داده می شود، فتنهها چون میآیند شناخته نمیشوند، و چون میگذرند، مورد شناسایی قرار میگیرند" [1]

و اما نامه ی جناب " تاج زاده":

در میان انبوه جملات ادیبانه ی سیاه نمایانه ی این نامه؛ شاید بتوان کلیدی ترین عبارتی را که اساساً پایه ی فکری نگارش چنین متنی است در این جمله از نامه جستجو کرد:

"بزرگترین خطای ما تعمیم مناسبات سیاسی در عصر “عصمت” به عصر “غیبت” بود."

منظور از این عبارت این است که بزرگترین اشتباه ما (وابستگان انقلاب) این است که ساز و کارها، روابط و قواعد سیاسی ای را که در زمان حضور معصومین (سلام الله علیهم ) با آنها روبرو بوده ایم به زمان غیبت امام معصوم (علیه السلام) تسری داده ایم!

اعتراف می کنم که خواندن این عبارت از قلم یکی از وابستگان فکری "حلقه ی کیان" که سردمداران آن برای اهل بیت که چه عرض کنم حتی شخص نبی مکرم اسلام تنها یک عصمت حداقلی (در دریافت و ابلاغ وحی) قائل هستند[2]؛ بسیار جالب توجه بود.

اما این عبارت چه هدفی را  نشانه گرفته است!؟

بسیار روشن و واضح است که اساس و بنیان جمهوری اسلامی بر محور ولایت مطلقه ی فقیه است. دقت در نظریات، بیانات و مکتوبات حضرت امام(ره) به روشنی گویای این مطلب است که آنچه بنیان فکری نظریه ولایت مطلقه ی فقیه را شکل می دهد همان استمرارِ ساز و کار حکومتی اسلام در عصر پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم (علیهم السلام) شیعه است. به این عبارات دقت کنید:

"حالا ما دوباره بگذاریم اساسى [را] که اسلام مى خواهد درست بکند و زمان امیرالمؤمنین بوده و زمان رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و سلم- بوده، بگذاریم اینها را براى خاطر چهار تا آدمى که دور هم مى‏نشینند و پاهایشان را روى هم مى‏اندازند، و عرض مى‏کنم چاى و قهوه مى‏خورند و قلمفرسایى مى‏کنند؟ مگر ما مى‏توانیم اینها را بگذاریم؟ مگر ما مى‏توانیم؟ جائز است براى کسى، براى یک مسلمانى که تمام این خونهایى که ریخته شده هدر بدهد و اسلام را بگذارد کنار؟ به‏جهت اینکه یک همچو ولایت فقیهى نداریم»! خوب، شما نمى‏دانید. شما فقیه را اطلاع بر آن ندارید که مى‏گویید ما ولایت فقیه نداریم. اینطور ولایت فقیه از روز اول تا حالا بوده. زمان رسول اللَّه تا حالا بوده. این حرفها چه است که مى‏زنند اینها؟ این اشخاص غیر مطّلع بر فقه، غیر مطّلع بر مجارى امور، این حرفها را مى‏زنند و اذهان را مشوب مى‏کنند."[3]

"ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه هست. و اینها از ولایت رسول اللَّه هم مى‏ترسند! شما بدانید که اگر امام زمان- سلام اللَّه علیه- حالا بیاید، باز این قلمها مخالف‏اند با او. و آنها هم بدانند که قلمهاى آنها نمى‏تواند مسیر ملت ما را منحرف کند. آنها باید بفهمند اینکه ملت ما بیدار شده است، و مسائلى که شما طرح مى‏کنید ملت مى‏فهمد، متوجه مى‏شود، دست و پا نزنید! خودتان را به ملت ملحق کنید. بیایید در آغوش ملت."[4]

 

"بدیهى است ضرورت اجراى احکام که تشکیل حکومت رسول اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) را لازم آورده، منحصر و محدود به زمان آن حضرت نیست و پس از رحلت رسول اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) نیز ادامه دارد. طبق آیه شریفه، احکام اسلام محدود به زمان و مکانى نیست، و تا ابد باقى و لازم الاجراست. تنها براى زمان رسول اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) نیامده، تا پس از آن متروک شود و دیگر حدود و قصاص، یعنى قانون جزاى اسلام، اجرا نشود یا انواع مالیاتهاى مقرر گرفته نشود یا دفاع از سرزمین و امت اسلام تعطیل گردد. این حرف که قوانین اسلام تعطیل‏پذیر یا منحصر و محدود به زمان یا مکانى است، بر خلاف ضروریات اعتقادى اسلام است."[5]

"این توهّم که اختیارات حکومتى رسول اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) بیشتر از حضرت امیر (علیه السلام) بود، یا اختیارات حکومتى حضرت امیر (علیه السلام) بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته فضائل‏ حضرت رسول اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) بیش از همه عالم است و بعد از ایشان فضایل حضرت امیر (علیه السلام) از همه بیشتر است لکن زیادى فضایل معنوى اختیارات حکومتى را افزایش نمى‏دهد. همان اختیارات و ولایتى را که حضرت رسول و دیگر ائمه، صلوات اللَّه علیهم، در تدارک و بسیج سپاه، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را براى حکومت فعلى قرار داده است منتها شخص معینى نیست، روى عنوانِ «عالم عادل» است." [6]

و حالا بار دیگر عبارت کلیدی نامه ی سر گشاده ی آقای "تاج زاده" را مرور می کنیم:

"بزرگترین خطای ما تعمیم مناسبات سیاسی در عصر “عصمت” به عصر “غیبت” بود."

براستی برای شما عجیب نیست که شخصی با چنین تفکر و بینشی؛ چندین سال سکاندار معاونت سیاسی امنیتی وزارت کشور دولت اصلاحات بوده است!!؟

به نظر شما اگر 13 سال پیش هم مواضع فکری این جریان به روشنی و شفافیت امروز تبیین گشته بود؛ آیا باز هم آن گونه موفق به جلب آرای مردم می گشت!؟؟

 "امروز هیچ تأسفى نمى‏خوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده‏اند. انقلاب به هیچ گروهى بدهکارى ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاى فراوان‏ خود را به گروهها و لیبرالها مى‏خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه براى پذیرفتن همه کسانى که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولى نه به قیمت طلبکارى آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جارى مى‏کنید؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى داده‏اید؟ چرا لانه جاسوسى را اشغال کرده‏ایم و صدها چراى دیگر."[۷]

 

 پی نوشت:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-  اِنَّ الْفِتَنَ اِذا اَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ، وَ اِذا اَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ. یُنْکَرْنَ مُقْبِلات، وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرات. نهج البلاغه / خطبه ۹۳

2-  و این در صورتی است که اگر وحی را کلام خداوند بشمارند.

3-  صحیفه امام(ره)  ج‏10 ص : 353

4-  صحیفه امام(ره)  ج‏10 ص : 308

5-  کتاب ولایت فقیه حضرت امام(ره) ص 27

6-  کتاب ولایت فقیه حضرت امام(ره) ص 51

۷-  صحیفه امام(ره)  ج‏21 ص: 286

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۸۹ ، ۰۲:۲۷
سبحان صداقتی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۸۹ ، ۰۲:۰۰
سبحان صداقتی

متأسفانه چندی است باب شده که برخی از سیاسیون و پیشگامان انقلاب با مناسبت و بی مناسبت به جای محکماتِ بیانات و تقریرات حضرت امام(ره) به برخی از خاطرات شخصی خودشان با امام(ره) استناد می کنند که در هیچ جای دیگری به ثبت نرسیده است. جالب آنجاست که محتوای این خاطرات در بسیاری از موارد خلاف مشی فکری و عملی حضرت امام(ره) می باشد. با بررسی دقیق چرایی مرسوم گردیدن اینگونه نقل خاطرات از امام(ره) به این نکته می رسیم که در اغلب این موارد از آنجا که شخص بیان کننده خاطره، هیچ گونه سندی از نوشته ها و بیانات حضرت امام(ره) در تصدیق فکر و عمل خود نمی یابد به ناچار به بیان خاطراتی می پردازد که نه قابلیت نفی دارد و نه قابلیت اثبات.

به نظرم تعریضی که امام خامنه ای(روحی فداه) در مقدمه ی خطبه ی اول نماز جمعه 14 خرداد 1389(1) به این مطلب داشتند، هشدار گونه ای بود که توجه خاص دلدادگان اسلام ناب محمدی را به منظور جلوگیری از ایجاد جعل و انحراف در شاخص خط امام(ره) می طلبد.

« مواضع امام بایستى به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است. »


پی نوشت:

_____________________

1- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=9524

« این کج‌اندیشى است که ما مواضع امام را انکار کنیم. این کج‌اندیشى را هم متأسفانه بعضاً کسانى انجام میدهند که یک وقتى خودشان جزو مروجان افکار امام بودند یا جزو پیروان امام بودند. حالا به هر دلیلى راه‌ها کج میشود، هدفها گم میشود، یک عده‌اى برمیگردند؛ بعد از آنکه سالهاى متمادى براى امام و براى این هدفها حرف زدند و حرکت کردند، در مقابل این اهداف و این مبانى مى‌ایستند و آن حرفها را میزنند! »

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۸۹ ، ۱۹:۰۰
سبحان صداقتی

مراسم سالگرد ارتحال امام با تمام حواشی قابل توجهی که به همراه داشت؛ متنی داشت بسیار قابل تأمل و قابل تدبرتر.

هر چند سخن یار بر دل مشتاقان آن می کند که باران بهاری بر کویر بیابان، اما این بار ترسیم دقیق خط امام(ره) توسط جانشین شایسته ی ایشان بیش از پیش کام دلدادگان انقلاب را شیرین نمود.

یکی از مباحثی که همواره در بحث با قشری نگران مذهبی با آن مواجه بوده ام؛ ایراد اشکال به این عبارت از بیانات حضرت امام(ره) است که:

" حفظ نظام اوجب واجبات است".

به خاطر دارم در یکی از مباحثاتی که در یکی از جلسات قرآن داشتم؛ دوستی، در مقام نقد نظریه ی ولایت مطلقه ی فقیه می گفت:" مثلاً همین جمله که حفظ نظام اوجب واجبات است، یعنی چی!!؟ با تعجب و حرارت ادامه می داد: یعنی اگه حفظ نظام ایجاب کرد که مشروب بخوری باید مشروب بخوری دیگه!!؟ بعد به صورت انکاری می پرسید: یعنی ولی فقیه می تونه خلاف نص صریح قرآن هم فرمان بده!؟؟"

جالب آنجا بود که در ادامه با استناد به آیه ی  اَطیعوا الله و اَطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... و با توجه به عصمت اهل بیت(سلام الله علیهم) ثابت می نمود که اگه پیامبر چنین فرمانی صادر کند؛ فرمان حضرت(صلی الله علیه و آله) مطاع است. در واقع با آن انکار و این استدلال سعی در ایراد خدشه به حکم " حفظ نظام اوجب واجبات است" و به تبع آن ولایت مطلقه فقیه داشت.

به نظرم تفاوت این دو دیدگاه اتفاقاً در همین شاخصی نهفته است که جمعه ی گذشته در بیانات امام خامنه ای(روحی فداه) به آن اشاره شد. یعنی تفاوت بین "اسلام ناب محمدی" و " اسلام آمریکایی"

اسلام ناب محمدی در منظر امام (ره) عبارت است از اسلام ظلم‌ستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان.

اما در مقابل اسلام آمریکایی در منظر آن پیر سفر کرده عبارت است از اسلام تشریفاتى، اسلام بى‌تفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیاده‌خواهى، اسلام بى‌تفاوت در مقابل دست‌اندازى به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا.

 به بیان دیگر اسلام سکولار، اسلام منحصر در عبادات فردی، اسلامِ گریزان از مسئولیتهای اجتماعی، اسلام مرفهین بی درد، اسلام مقدسین راحت طلب، اسلام جدایی دین از سیاست را می توان وجوه دیگر اسلام آمریکایی در دیدگاه حضرت امام(ره) دانست.

این دو اصطلاح هر چند در لفظ اسلام با هم مشترک هستند اما دو مفهوم کاملاً متفاوت و در بعضی موارد کاملاً متضاد را در بر دارند. باورمندی به هر یک از این دو تلقی در باب اسلام، تفاوتهای اساسی در ساحتهای مختلف دین به خصوص در باب وظیفه ی مسلمین در عصر غیبت امام معصوم(علیه السلام) را در پی دارد.

نکته ای که در کلام امام خامنه ای(روحی فداه) نظرم را به خودش جلب کرد؛ تبیین شفاف این مطلب بود که "چرا حفظ نظام اوجب واجبات است؟"[1]

دقت در مفهوم اسلام ناب محمدی به روشنی گویای این حقیقت است که بدون برقراری نظام اسلامی یعنی نظامی با ساختاری بر آمده از متن اسلام، امکان پیاده سازی اسلام ناب در جامعه وجود نخواهد داشت. بدون در اختیار داشتن حکومت، دست یابی به اهداف والای اسلام ناب محمدی چون ظلم‌ستیزی، عدالتخواهی، جهاد، دفاع از حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان رؤیایی تعبیر ناشدنی می نماید. در حقیقت حیات اسلام ناب وابسته به در اختیار داشتن ساختار حکومتی و نظام اجرایی است.

همانگونه که حضرت روح الله(ره) فرمود:

" در هر صورت تکلیف زیاد است، بزرگ است براى همه‏مان. ما براى ادامه این انقلابى که هست و ادامه این، تکلیف زیاد داریم؛ دولت تکلیف دارد، رئیس جمهور تکلیف دارد، رئیس مجلس تکلیف دارد، کشاورز تکلیف دارد؛ کارگر تکلیف دارد، هر کس در هر گوشه‏اى از این کشور واقع شده است تکلیف دارد. تکلیف مال یک نفر دو نفر نیست، آحاد مردم یکى یکیشان تکلیف دارند براى حفظ جمهورى اسلامى، یک واجب عینى، اهم مسائل واجبات دنیا، اهم است، از نماز اهمیتش بیشتر است؛ براى اینکه این حفظ اسلام است، نماز فرع اسلام است. این تکلیف براى همه ماست، هیچ فرقى مابین ترک و فارس و- عرض مى‏کنم که- کجا و کجایى ندارد، سیستانى و بلوچستانى و اینها. و این تکلیف براى همه دنیاست. حفظ دینِ حق، یک حکمى است براى همه دنیا، در رأس واجبات براى همه دنیا واقع شده، منتها غیر مسلمین چون اعتقاد به اسلام ندارند مى‏گویند خوب، اسلام واجب کرده، به ما چه، اما مسلمین که اعتقاد دارند. آن مسلمى که در افریقاست، حفظ جمهورى اسلامى برایش واجب است؛ براى اینکه از اینجا ممکن است که- یعنى، ان شاء اللَّه، خواهد شد- انعکاسش در همه جا خواهد شد و شده است الآن .."

صحیفه امام، ج‏19، ص: 487 

پی نوشت:

____________________

1- " اگر نظام سیاسى کشور بر پایه‌ى شریعت اسلامى و تفکر اسلامى نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزه‌ى واقعى و حقیقى بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهورى اسلامى را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجب‌ترین واجبها، صیانت از جمهورى اسلامى است؛ چون صیانت اسلام - به معناى حقیقى کلمه - وابسته‌ى به صیانت از نظام سیاسى اسلامى است. بدون نظام سیاسى، امکان ندارد."

خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمینى (ره) 14/3/1389

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۸۹ ، ۰۰:۰۹
سبحان صداقتی

چند ماه پیش در یکی از اولین مناظرات برنامه" دیروز امروز فردا" که آقای علی مطهری و و حید جلیلی مهمان برنامه بودند بحث جالبی شکل گرفت که به نظرم میشه از بحث اون شب برای تحلیل واکنش عزاداران خمینی به سخنرانی آقای سید حسن خمینی بهره برد. در اون برنامه آقای مطهری به مثابه ی همین مقاله ای که در پس ماجرای دیروز در سایت تابناک منتشر کرده است؛ مقصر اصلی همه ی جریانات بعد از انتخابات را آقای احمدی نژاد معرفی کرده و او را به عبارتی" ام الفتنة" نامیده بود. یادتون که هست تا چند وقت عبارت " همه ی ماجراها از شب مناظره شروع شد" بیت الغزل مصاحبه های آقازاده ی شهید بزرگوار استاد مطهری بود. اما در سوی دیگر بحث، وحید جلیلی که سالها در کار رسانه و نقد رسانه بوده ضمن ارائه ی  تحلیلی دقیق از وضعیت رسانه های داخلی از عدم وجود "عدالت رسانه ای" به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکل گیری توهم پیروزی در جنبش سبز و به تبع اون وقوع حوادث ناگوار بعد از اتنتخابات نام برد. و در پاسخ جناب مطهری که خواستار احترام به "آزادی بیان" بود به مفهومی تحت عنوان "امکان بیان" اشاره کرد. از منظر وحید جلیلی پیش از فراهم سازی "امکان عادلانه بیان" برای همه ی آحاد جامعه صحبت از آزادی بیان شعاری بیش نیست...

راز واکنش دیروز عزاداران خمینی را شاید بتوان در همین نکته جستجو کرد. شعارهای دیروز مردم، فریاد فروخورده ی آن زن و مرد، پیرو جوان عاشق ولایتی بود که به علت نداشتن رسانه نتوانسته بودند بی تابیشان از مسیر انحرافی سید حسن را به گوشش برسانند.

آ سید حسن راه دوری نرو!

دیروز ما هم که پای گیرنده های تلویزیون بودیم همراه عزادارن خمینی می خواندیم:

" وصیت حاج احمد    پیروی از ولایت"

این جماعتی که دیروز شما بر خلاف واقع اندکشان پنداشتی نماینده میلیونها عاشق ولایتی بودند که مواضع این یک ساله ی شما خون به دلشان کرده است. اما افسوس که رسانه ای جز مراسم سالگرد پیر مرادشان نیافتند!

چه خوش گفت پیر جماران:

"این معناها را از گوشهایشان بیرون کنند آقایان که این مردم دیگر از جمهورى اسلامى کنار رفته‏اند. خیر، شماها کنار رفته‏اید. شما خودتان را علاج کنید. مرضهاى باطنیتان را علاج کنید که ننویسند که این مملکت دیگر رفته از بین.

این مملکت از بین نرفته؛ و این جمهورى اسلامى هم سر جاى خودش هست؛ و این مردم هم دنبال جمهورى اسلامى هستند؛ و این مردم هم از مجلس، مادامى که مجلس بر طریقه اسلام باشد، و از دولت، مادامى که دولت بر طریقه اسلام باشد، و از رئیس جمهور، مادامى که رئیس جمهور در طریق اسلام باشد، طرفدارى مى‏کنند. هر کدامتان بلغزید، مردم دیگر از شما طرفدارى نمى‏کنند. براى اینکه مردم اسلام را مى‏خواهند. امر دایر مى‏شود بین من، و پیغمبر اکرم؛ کدام مسلمان است که ترجیح بدهد من را؟ امر دایر مى‏شود بین شما، و اسلام؛ کدام مسلمان است که شما را بر اسلام ترجیح بدهد؟"

صحیفه امام، ج‏14، ص: 372

مطالب مرتبط:

۱-سر سران برای چه پایین بود؟

۲-اندکهای بیشمار

۳-چرا در مرقد امام خمینی ، مردم اجازه سخنرانی به آقای حسن خمینی ندادند؟

۴-همه چیز درباره سخنرانی ناتمام سید حسن خمینی

۵-حق با آسید حسن آقا بود

۶-اولین نشانه های درستی اعتراض مردم به سید حسن خمینی

۷-چه کسانی از فرزند امام، انتقام گرفتند؟

 بعد نوشت:

این مطلب را حتماْ بخوانید:

سران فتنه چرا از تاریخ می ترسند؟

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۸۹ ، ۰۰:۰۲
سبحان صداقتی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۸۹ ، ۱۴:۲۱
سبحان صداقتی
تضمین شعر زیبای "یاران خراسانی" سروده ی امام خامنه ای (روحی فداه):

من عاشـق  آن رهبــر  نورا نــی خـویشم

آن دلبــر وارستــۀ  عـرفـانـی خــویشم  

عمـری است غمیـنم  ز  پریشانـی آن  یار

هـر چنـد که  محزون ز پریشانی خویشم 

 در دام  بـلایت  شـده ام  سخـت  گرفتـار

امـواج  بـلای  دل  طوفــانــی  خـویشم 

چون نقـش نگـارین تو بر دیـده در افتــد

گمگشتــۀ  این دیـدۀ  بـارانــی خـویشم

زان لحظه که مجنون شدم از زلف سیاهت

در کوهم و در دشـت  و بیـابـانی خـویشم

از شـوق وصال تو چه ویرانـه شد  این دل

چندی است که شاد ازدل ویـرانی خویشم

یک لحظه پشیمان نشدم از غم آن دوست

عمری است که مشغول نگهبـانی خـویشم

دل کنـده ام از عـالـم دنیــایـی  و لیکـن

دلـبستــۀ آن  یار خراسانی خـویشم

تـوفیـق زیـارت بـه جمـالـش نـدهنــدم

این غــم به که گویم غم پنهانـی خـویشم

زان  روز  که  در  بنـد  نگـاه  تـو  اسیـرم

افسـردۀ  دیـدارم  و   زنـدانــی  خـویشم

سرباز  و  نگهبـانـم  و هم حامـی جـان از

جـمهـوری  اسـلامـی ایـرانــی خـویشـم

من گـرچـه در ایـن دایـره شاعـر نیم امـا

تضمیـن گـر شعریش به  نـادانـی خویشم

حمید رضا فاطمی

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۸۹ ، ۰۰:۴۶
سبحان صداقتی

 

می فروشی گفت: کالایم می است

رونق بازار من ساز و نی است


من خـمـیـنـی دوست دارم چون که او

هم خم است و هم می است و هم نی است

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۸۹ ، ۰۲:۰۱
سبحان صداقتی
next