کاشف

یادداشت

۲ مطلب در آذر ۱۳۸۶ ثبت شده است

 

              مولای من...

گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد

گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد

پیش تو ماه باید رخ بر زمین بساید

بی پرده گر بر اید شرم و حیا ندارد

ای وصل تو شکیبم، ای چشم تو طبیبم

بازا که درد هجران بی تو دوا ندارد

فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته

از بس که ناله کردم آهم صدا ندارد

گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت

تیغ از تو گردن از من چون و چرا ندارد

هر کس تو را ندارد جز بی کسی چه دارد۱؟؟

جز به کسی چه دارد هر کس تو را ندارد!؟؟

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۸۶ ، ۲۳:۴۶
سبحان صداقتی

ای راهب کلیسا کمتر بزن به ناقوس

 

خاموش کن صدا را نقاره می زند طوس

 

آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان

 

بردار جان خود را با ما بیا به پابوس

 

طلعت آفتاب رضوی تهنیت

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۸۶ ، ۰۰:۳۸
سبحان صداقتی
next