یکی از معضلات روشنفکری در مملکت ما اینه که روشنفکرای وطنی ما بجای اینکه بر پایه اصول ومبانی خودمون از خودشون تولید فکر و اندیشه داشته باشن؛ تبدیل شدن به یه مشت مترجم افکار و اندیشه های متفکران غربی! تأسف بارتر اینکه وقتی هم میخوان اون نسخه های ترجمه شده را به خورد عوام الناس بِدن سهواً یا عمداً یادشون میره رفرنس بدن!!! ...
در ادامه خواهیم دید که برای مثال همین آقای دکتر سروش که تو نامه جوابیه شون به آیت الله سبحانی دم از تعقل و تدبر خودشون میزنن و ادعا میکنن که :
"من گرچه در نیکخواهی شما تردیدی ندارم و ارشادات و افادات نیکوی شما را ارج میگذارم، دامن تحقیق و تعمق را از دست نمینهم و به حبل متین تعقل و تفکر متوسل و متمسکم و از مسک این تمسک چنان خوش بو و خوشخویم که راسته عطرفروشان را هیچ گاه ترک نمیگویم"
در رابطه با نظریه ی اخیرشون در مورد "قرآن و پیامبر اسلام" جز ترجمه ی افکار و نظریات روشنفکران مسیحی و پیاده سازی اون روی اسلام هنر دیگه ای از خودشون بروز نداده اند:
کپیبرداری از الاهیات رمانتیسم در تحلیل وحی
بررسی تطبیقی دیدگاه سروش با هردر:
http://www.rajanews.com/News/?25739
متون فلسفی را از منابع اصلی بخوانیم :