رهبران الهی و آرای اشتباه مردم
همانطور که در پست قبلی خدمتتون عرض کردم به نظر بنده، حضرت آقا در دیدار 88/12/06 با خبرگان رهبری نکات بسیار مهم و تأمل برانگیزی را مطرح فرمودند که بررسی هریک از این نکات مجال و فرصت ویژه ای را می طلبه. یکی دیگر از این نکات این بود:
" رهبر انقلاب اسلامی، در تشریح آثار مثبت انتخابات در نظام اسلامی ،آرای مردم در انتخابات را نتیجه تشخیص خود آنها دانستند و افزودند: در نظام اسلامی برخلاف غالب کشورهای مدعی دموکراسی، باندهای قدرت و ثروت تعیین کننده آرای مردم نیستند و ملت به تشخیص خود تصمیم می گیرد البته ممکن است این تشخیص در موردی غلط باشد اما به هرحال تصمیم مردم است و باید در مقابل آن تسلیم بود." (1)
اجازه بدید با طرح یک سئوال به تبیین بیشتر این نکته بپردازیم که چرا اولیاء و رهبران الهی پای آرای اشتباه مردم می ایستند؟؟
سئوال اینه که آیا ما در تاریخ حکومت معصومین(ع) هم مصادیقی از تسلیم و ایستادگی حضرات معصومین(ع) پای آراء و نظرات اشتباه مردم مشاهده می کنیم؟
برای یافتن پاسخ این سئوال نیاز نیست خیلی به خودمون زحمت بدیم و تتبع عمیقی در تاریخ زمامداری معصومین داشته باشیم. شهرت این تسلیم و ایستادگی معصومین پای اشتباهات مردم، آنقدر زیاد است که بعضی از این موارد نقاط برجسته ی تاریخ حکمرانی حضرات معصومین(ع) را تشکیل می دهد.
وقایع مربوط به پذیرش حکمیت در نبرد امیرالمؤمنین و معاویه، تن دادن به نمایندگی ابوموسی اشعری از طرف سپاه امیرالمؤمنین، پذیرش صلح با معاویه از سوی امام حسن(ع) و واگذاری حکومت به معاویه در پی آن.(که مورد اخیر در پست "این روزها و آن روزها" همین وبلاگ اندکی توضیح داده شد)
وقتی به این نمونه های بسیار روشن دقت می کنیم می بینیم این تسلیم و ایستادگی پای آرای اشتباه عامه؛ نه تنها کم هزینه نبوده اند بلکه در بشتر موارد هزینه های بسیار گزافی را هم در پی داشته اند.
بی نتیجه ماندن نبرد در آستانه پیروزی با معاویه، تشکیل فرقه انحرافی خوارج، خارج شدن حکومت از مدار ائمه ی معصومین(ع) و به انحراف کشیده شدن جامعه ی اسلامی را می توان از هزینه های این ایستادگی بر شمرد.
و حالا سئوال اساسی تر:
چرا اولیاء و رهبران الهی پای آرای اشتباه مردم که بعضاً هزینه های هنگفت اعتقادی، اجتماعی و... در پی دارد؛ می ایستند؟؟
شاید برازنده ترین پاسخی که بتوان به این سئوال داد این باشد که اولیای الهی پای نظرات و آرای عامه مردم می ایستند؛ بخاطر " حفظ کرامت انسانها".
چند روز پیش از بیانات اخیر حضرت آقا 10 جلسه تدریس حاج آقا پناهیان را با عنوان " کمی از اسرار ولایت" را از سایت تبیان دانلود کرده و گوش داده بودم.
با اینکه تا الان کتابها و مقالات و سخنرانیهای زیادی در رابطه با بحث "ولایت" خوانده و شنیده بودم اعتراف می کنم که این بحثها برای من کاملاً بکر و جدید بود. یک دریچه جدید به مبحث ولایت.
در این مباحث ایشون ابتدا با استناد به ایات قرآن کریم(2)و(3) به تعریف نظام تسخیری و تبیین ابعاد و مختصات این نظام در حیات بشری می پردازند.
در ادامه ضمن برشمردن عوارض نظام تسخیری(4) در حیات بشری، به آخرین راه حلهای ارائه شده در نظامهای غربی(5) پرداخته و ضمن نقد اساسی این راه حلها به تعریف "ولایت" به عنوان تنها راهکار الهی حل عوارض ناشی از نظام تسخیری می پردازند.
ایشون ولایت را اینگونه تعریف می کنند:
" ولایت یعنی آن سرپرستی و قدرت مرکزی که برای اداره ی امور جامعه، از 5 ابزار حاکمیت(سیاست کاری، پول، زور، قانون، تبلیغات)، مسرفانه استفاده نمی کند."
عدم استفاده مسرفانه از ابزار حاکمیت برای احترام گذاشتن به انسانها و حفظ کرامت آنهاست.
به همین دلیل است که در قرآن علیرغم امکان نام بردن از منافقین، اسمی از ایشان به میان نمی آید و خداوند صرفاً به ذکر علائم آنها در قرآن بسنده می کند. به همین دلیل است که پیامبر اجازه افشای نام منافقینی که در راه بازگشت از جنگ تبوک قصد ترور وی را داشتند صادر نمی کند.(6) به همین دلیل است که قرآن مجید بجای نام بردن مستقیم از علی ابن ابیطالب(ع) به ذکر فضائل و صفات آن حضرت می پردازد. و به همین دلیل است که ...
نکته اینجاست که قرار نیست ولیّ الهی جای تفکر و تعقل انسانها را بگیرد. (تأمین استقلال عقلی، عاطفی و عملی مردم)(7)
و نهایتاْ از همین روست که در اکثر موارد بجای پرداخت صریح و واضح به مصادیق، به تبیین اصول و نشانه ها می پردازد و یافتن مصادیق را به عهده عقل و تفکر انسانها می نهد. و دقیقاً به همین علت است که ولیّ الهی پای آرای مردم (حتی آرای اشتباه ایشان) می ایستد تا ضمن حفظ کرامت انسانها موجبات رشد و تعالی آنها را فراهم آورد. (8)
پی نوشت:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان با مقام معظم رهبری
2- نظام تسخیری در تفسیر المیزان را در اینجا بخوانید.
3- نظام تسخیری در تفسیر نمونه را در اینجا بخوانید.
4- عوارض نظام تسخیری را در اینجا ملاحظه نمایید.
5- راهکارهای نظامهای غربی برای کنترل نظم نظام تسخیری را در اینجا ملاحظه فرمایید.
6- دستور پیامبر برای پنهان نگه داشتن اسامی تروریستهای علیه خودشان را اینجا بخوانید.
7- تأمین استقلال مردم در سایه ولایت الهی را در اینجا بخوانید.
8- حضرت آقا در بیانات دیگری در جمع دانشگاهیان قزوین بر همین نکته تأکید ورزیده اند که:
"اى کسى که مسلمانى، چرا رأى مردم معتبر است؟ مىگوید چون مسلمانم؛ چون به اسلام اعتقاد دارم و چون در منطق اسلام، رأى مردم بر اساس کرامت انسان پیش خداى متعال معتبر است."
یک سئوال:
ممکنه بگین چه جوری میشه تشخیص داد که کجا استفاده از این ابزار مسرفانه است و کجا غیر مسرفانه؟
با تشکر
___________________
سلام
سئوال دقیقی پرسیدید. اگه قرار باشه ولیّ الهی از ابزار حاکمیت بطور مسرفانه استفاده نکنه( دقت کنید نمیگیم اصلاً استفاده نکنه!) کنترل نظم نظام تسخیری و ممانعت از ایجاد تنازع بین قدرتها امری پیچیده خواهد بود. به همین دلیل است که بدون مشارکت خداوند در این امر، تحقق چنین رهبری و مدیریتی غیر ممکن خواهد بود. در مطلب بعدی انشاءالله به تبیین بیشتر نقش خداوند در امر ولایت خواهم پرداخت.
یا ظافر