بارها این کار تکرار شد...
پیامبر اکرم در کنار آرایش نظامی، در کنار تدابیر بسیار هوشمندانهای که در آنجا به کار برد، در کنار تحریض مردم بر مقاومت، در مقابل چشم مردم بر زمین زانو گذارد!. پیامبر دستش را بلند میکرد، تضرّع میکرد، اشک میریخت و میگفت:پروردگارا! به ما کمک کن و نصرتت را به ما برسان و به ما توفیق بده. 1379/3/29
پیامبر بزرگوار ما - که این روزها به نام آن بزرگوار مزیّن است و ایام ولادت با سعادت اوست و برای همه مؤمنین و برای همه مسلمانان اسوه است - در هنگامههای سخت، ملاحظه نمیکرد که تضرّع او پیش خدا و کمک خواستن او از خدا ممکن است در ذهن مخاطبان و شاهدان و ناظران، این تأثیر را بگذارد که او به خودی خود ناتوان است. به صراحت میگفت من به خودی خود ناتوانم و بدون کمک خدا از من کاری برنمیآید. در جنگ احزاب، در حالی که همه دشمنان از اطراف، مدینه و پیامبر و گروه مؤمنین را محاصره کرده بودند، با این نیّت که اسلام و قرآن و پیام جدید را بهکلّی از بیخ و بن بکَنند، پیامبر اکرم در کنار آرایش نظامی، در کنار تدابیر بسیار هوشمندانهای که در آنجا به کار برد، در کنار تحریض مردم بر مقاومت، در مقابل چشم مردم بر زمین زانو گذارد! بارها این کار تکرار شد که در کتابهای سیره هست. پیامبر دستش را بلند میکرد، تضرّع میکرد، اشک میریخت و میگفت: پروردگارا! به ما کمک کن و نصرتت را به ما برسان و به ما توفیق بده.
یادش بخیر...
در ایام فتنه 88 بعضی از حامیان فتنه که تأثیر یک قطره اشک آقا در ماجرای کوی دانشگاه را دیده بودند؛ چقدر از مناجات بارانی آقا در انتهای خطبه دوم نماز جمعه 29 خرداد 88 به ستوه آمده بودند. و چقدر ما در محاجه با اونها به سیره پیامبر استناد می کردیم و...
پی نوشت:
بیانات در دیدار با نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی