اوجب واجبات
مراسم سالگرد ارتحال امام با تمام حواشی قابل توجهی که به همراه داشت؛ متنی داشت بسیار قابل تأمل و قابل تدبرتر.
هر چند سخن یار بر دل مشتاقان آن می کند که باران بهاری بر کویر بیابان، اما این بار ترسیم دقیق خط امام(ره) توسط جانشین شایسته ی ایشان بیش از پیش کام دلدادگان انقلاب را شیرین نمود.
یکی از مباحثی که همواره در بحث با قشری نگران مذهبی با آن مواجه بوده ام؛ ایراد اشکال به این عبارت از بیانات حضرت امام(ره) است که:
" حفظ نظام اوجب واجبات است".
به خاطر دارم در یکی از مباحثاتی که در یکی از جلسات قرآن داشتم؛ دوستی، در مقام نقد نظریه ی ولایت مطلقه ی فقیه می گفت:" مثلاً همین جمله که حفظ نظام اوجب واجبات است، یعنی چی!!؟ با تعجب و حرارت ادامه می داد: یعنی اگه حفظ نظام ایجاب کرد که مشروب بخوری باید مشروب بخوری دیگه!!؟ بعد به صورت انکاری می پرسید: یعنی ولی فقیه می تونه خلاف نص صریح قرآن هم فرمان بده!؟؟"
جالب آنجا بود که در ادامه با استناد به آیه ی اَطیعوا الله و اَطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... و با توجه به عصمت اهل بیت(سلام الله علیهم) ثابت می نمود که اگه پیامبر چنین فرمانی صادر کند؛ فرمان حضرت(صلی الله علیه و آله) مطاع است. در واقع با آن انکار و این استدلال سعی در ایراد خدشه به حکم " حفظ نظام اوجب واجبات است" و به تبع آن ولایت مطلقه فقیه داشت.
به نظرم تفاوت این دو دیدگاه اتفاقاً در همین شاخصی نهفته است که جمعه ی گذشته در بیانات امام خامنه ای(روحی فداه) به آن اشاره شد. یعنی تفاوت بین "اسلام ناب محمدی" و " اسلام آمریکایی"
اسلام ناب محمدی در منظر امام (ره) عبارت است از اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان.
اما در مقابل اسلام آمریکایی در منظر آن پیر سفر کرده عبارت است از اسلام تشریفاتى، اسلام بىتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهى، اسلام بىتفاوت در مقابل دستاندازى به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا.
به بیان دیگر اسلام سکولار، اسلام منحصر در عبادات فردی، اسلامِ گریزان از مسئولیتهای اجتماعی، اسلام مرفهین بی درد، اسلام مقدسین راحت طلب، اسلام جدایی دین از سیاست را می توان وجوه دیگر اسلام آمریکایی در دیدگاه حضرت امام(ره) دانست.
این دو اصطلاح هر چند در لفظ اسلام با هم مشترک هستند اما دو مفهوم کاملاً متفاوت و در بعضی موارد کاملاً متضاد را در بر دارند. باورمندی به هر یک از این دو تلقی در باب اسلام، تفاوتهای اساسی در ساحتهای مختلف دین به خصوص در باب وظیفه ی مسلمین در عصر غیبت امام معصوم(علیه السلام) را در پی دارد.
نکته ای که در کلام امام خامنه ای(روحی فداه) نظرم را به خودش جلب کرد؛ تبیین شفاف این مطلب بود که "چرا حفظ نظام اوجب واجبات است؟"[1]
دقت در مفهوم اسلام ناب محمدی به روشنی گویای این حقیقت است که بدون برقراری نظام اسلامی یعنی نظامی با ساختاری بر آمده از متن اسلام، امکان پیاده سازی اسلام ناب در جامعه وجود نخواهد داشت. بدون در اختیار داشتن حکومت، دست یابی به اهداف والای اسلام ناب محمدی چون ظلمستیزی، عدالتخواهی، جهاد، دفاع از حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان رؤیایی تعبیر ناشدنی می نماید. در حقیقت حیات اسلام ناب وابسته به در اختیار داشتن ساختار حکومتی و نظام اجرایی است.
همانگونه که حضرت روح الله(ره) فرمود:
" در هر صورت تکلیف زیاد است، بزرگ است براى همهمان. ما براى ادامه این انقلابى که هست و ادامه این، تکلیف زیاد داریم؛ دولت تکلیف دارد، رئیس جمهور تکلیف دارد، رئیس مجلس تکلیف دارد، کشاورز تکلیف دارد؛ کارگر تکلیف دارد، هر کس در هر گوشهاى از این کشور واقع شده است تکلیف دارد. تکلیف مال یک نفر دو نفر نیست، آحاد مردم یکى یکیشان تکلیف دارند براى حفظ جمهورى اسلامى، یک واجب عینى، اهم مسائل واجبات دنیا، اهم است، از نماز اهمیتش بیشتر است؛ براى اینکه این حفظ اسلام است، نماز فرع اسلام است. این تکلیف براى همه ماست، هیچ فرقى مابین ترک و فارس و- عرض مىکنم که- کجا و کجایى ندارد، سیستانى و بلوچستانى و اینها. و این تکلیف براى همه دنیاست. حفظ دینِ حق، یک حکمى است براى همه دنیا، در رأس واجبات براى همه دنیا واقع شده، منتها غیر مسلمین چون اعتقاد به اسلام ندارند مىگویند خوب، اسلام واجب کرده، به ما چه، اما مسلمین که اعتقاد دارند. آن مسلمى که در افریقاست، حفظ جمهورى اسلامى برایش واجب است؛ براى اینکه از اینجا ممکن است که- یعنى، ان شاء اللَّه، خواهد شد- انعکاسش در همه جا خواهد شد و شده است الآن .."
صحیفه امام، ج19، ص: 487
پی نوشت:
____________________
1- " اگر نظام سیاسى کشور بر پایهى شریعت اسلامى و تفکر اسلامى نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهى واقعى و حقیقى بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهورى اسلامى را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهورى اسلامى است؛ چون صیانت اسلام - به معناى حقیقى کلمه - وابستهى به صیانت از نظام سیاسى اسلامى است. بدون نظام سیاسى، امکان ندارد."
خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى (ره) 14/3/1389