غربت
امشب میخوام یه سؤال ازت بپرسم:
تا الان به غربت! فکر کردی!؟ به تنهایی!؟
به نظرت چه کسی می تونه از همه غریب تر! باشه؟
فکر می کنی تنهایی چه کسی سخت تر و آزاردهنده تره؟
...
چند وقت پیش خطبه ای از نهج البلاغه رو می خوندم. به نظرم رسید سخت ترین درجه ی غربت؛ تنهایی رهبر و امامیه که مردمش قدر ش رو نمی دونند و اطاعتش نمی کنند.
اونجا امیرالمؤمنین خطاب به کاهلهای کوفی می فرماید:
" یا اَشباهَ الرّجالِ وَ لا رجالَ... ـ نامردمان مردم نما،
ای آنان که همچون اطفال در عالم رویاهای خویش غرقه اید و عقلتان همچون نوعروسانِ تازه به حجله رفته است! دوست داشتم که شما را هرگز نمی دیدم و نمی شناختم که مرا از آن جز ندامت و اندوه نصیبی نرسیده است. خداوند مرگتان دهد که قلبم را سخت چرکین کرده اید و سینه ام را از غیظ آکنده اید... چون در ایام تابستان شما را به جنگ فرا خواندم، گفتید اکنون در بحبوحه خرماپزان است، بگذار تا گرما کمی پایین افتد! و چون در زمستان شما را گسیل داشتم، گفتید اکنون چله زمستان است بگذار تا سوز سرما فرو نشیند! و این بهانه ها همه تنها برای فرار از سرما و گرماست. شما که از سرما و گرما اینچنین می گریزید، از شمشیر دشمن چگونه خواهید گریخت؟!..."
بیا دقیق تر گوش کنیم!
براستی صدای مولایمان را نمی شنویم که اینچنین از غربت و تنهاییش نالان است!!!؟؟؟
وقتی فکرش را میکنم ، اگر قطره آبی کم بود کل هستی احساس تشنگی میکرد دستم نمیرود گلی را بچینم مبادا ستاره ای لطمه ببیند.
اگر زندگیم ان طور است که تو میخواهی بی قراریم را کنار میگذارم و آرام میگیرم .
چگونه به جستجویت بیایم ای خدا ، کجا دنبالت بگردم وقتی همه جا هستی ، حتی یک قدم هم نمی توانم بر دارم در خود می مانم و انتظار میکشم تا تو خود بیایی ، اشک هایم را عاشقانه به پایت می ریزم تا قدمت را روی چشمانم بگذاری و به محراب قلبم وارد شوی.