کاشف

یادداشت

۳ مطلب در تیر ۱۳۸۹ ثبت شده است

"ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکى از چهره‌هاى معروف دنیاى اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یک تأملى کردند، گفتند: نمیشناسم. بعد هم یک جمله‌ى مذمت‌آمیزى راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فرداى آن روز یا پس‌فردا - درست یادم نیست - صبح با امام کارى داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردى که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کارى را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسى که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمیشناسم». یعنى آن جمله‌ى مذمت‌آمیزى را که بعد از «نمیشناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلى مهم است. آن جمله‌ى مذمت‌آمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلى از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنى یا تصرف معنوى ایشان بود، یا کم‌حافظگى من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جمله‌ى مذمت‌آمیزى بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فى رسول‌اللَّه اسوة حسنة»."

این خاطره را که حضرت آقا(روحی فداه) در خطبه های نماز جمعه ی 14 خرداد امسال بیان کردند؛ که بخاطر دارید!؟

دیروز هنگام مطالعه ی قسمتی از ویژه نامه رمز عبور2، نکته ای به شدت نظرم را جلب کرد. این مطلب چیزی نبود جز بیانات امام خامنه ای(روحی فداه)، در جلسه بررسی کفایت سیاسی آقای بنی صدر در مجلس اول.

شاید شما هم جریانات مربوط به عزل آقای بنی صدر از سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران را خوانده و یا درک کرده باشید. در جلسه ی بررسی کفایت سیاسی رئیس جمهور وقت یکی از نطقهایی که تأثیر بسزایی بر رأی نمایندگان گذاشت همین نطق مطول و مستدل حضرت آقا(روحی فداه) بود.

امام خامنه ای(روحی فداه) بعد از تشریح 14 عنوان در باب اثبات عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور وقت، در پایان بیاناتشون، نکته ای را بیان می کنند که  مصداق روشنی است بر تأسی به این آیه: « یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولاً سدیداً»:

"علی ایحال در هویزه که بچه های ما شهید شدند، من بطور قطع نفی نمی کنم ولی من به هیچ وجه از کسانی یک تعلل عمدی، سستی عمدی، خیانت، خدای ناکرده، مشاهده نکردم. چون دیروز شنیده شد که عده ای می گفتند، این کار، کار آقای بنی صدر است، نه. درباره آقای بنی صدر ما آنقدر اشکال و ایراد وارد و منطقی داریم که محتاج این نیستیم که با این مسئله که هیچ راه اثباتی ندارد، ایشان را متهم کنیم. این را من گناه بنی صدر نمی دانم.یعنی طبق تشخیص من، تا آنجا که من اطلاع دارم گناه بنی صدر نیست. بنی صدر اگر گناهی داشته باشد- که حتماً دارد- در جاهای دیگر است.(والسلام علیکم و رحمة الله). "

"اگر قضاوت شما درباره‌ى آن کسى که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزى باشد که در واقع وجود دارد، این تعدى از جاده‌ى تقواستاینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده‌ى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد."[1]

ان شاء الله

 

پی نوشت:

__________________________                               

1- خطبه های نماز جمعه تهران 1389/3/14
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۸۹ ، ۰۲:۱۶
سبحان صداقتی

فوق العاده است.

بعد از مدتها جستجو به کتابی دست پیدا کردم که به بررسی تحلیلی تاریخ زندگانی امیرالمؤمنین(ع)  مخصوصاً دوران پس از رحلت رسول الله(ص) پرداخته. اون هم کاملاً مستند، هم به کتابهای اهل سنت و هم به کتابهای شیعه.

این روزها بیشتر اوقات فراغتم را با مطالعه ی کتاب فروغ ولایت اثر ماندگار آیت الله شیخ جعفر سبحانی سپری می کنم.

بعداً بیشتر از این کتاب براتون میگم.

ان شاء الله

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۸۹ ، ۱۳:۵۲
سبحان صداقتی

بعد از اخبار نیمروزی تا ساعت ۵ منتظر شدم که شاید متن کامل سخنان حضرت آقا بر روی سایتشون قرار بگیره اما انتظار من تا اون موقع نتیجه ای در بر نداشت، در عوض وقتی شب به خونه رسیدم اولین کاری که کردم این بود که نشستم پای تلویزیون و دل سپردم به بیانات امام عزیزتر از جان. تا اینکه بیانات ایشون به این عبارات رسید:

"اتحاد و یکپارچگى در درون و نیز تزریق اتحاد به مجموعه‌ى جامعه. برادران، خواهران، عزیزان! امروز کشور به اتحاد کلمه خیلى نیازمند است. بنده مخالفم با سخنى و حرکتى و نوشتارى که - حتى اگر با انگیزه‌ى درست و با انگیزه‌ى صادقانه است - موجب شقاق و شکاف میشود؛ بنده موافق نیستم. اگر کسى نظر من را میخواهد بداند، نظر من این است که عرض کردم."

متن قبلی که نوشته بودم تعریضی بود به مصوبه ۳۰ خرداد مجلس در رابطه با وقف اموال دانشگاه آزاد، نوشته ام را یک جورایی مخاطب این قسمت از بیانات ایشون یافتم لذا ضمن عذرخواهی قلبی، مطلب پیشین را حذف نمودم.

چه خوش گفت:

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن              ظلمات است بترس از خطر گمراهی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۸۹ ، ۰۱:۲۱
سبحان صداقتی
next