کاشف

یادداشت

ما و انحراف مشروطیت

جمعه, ۷ اسفند ۱۳۸۸، ۱۱:۵۱ ب.ظ

بیانات دیروز آقا در دیدار خبرگان رهبری آنقدر مطالب مهم و تأمل برانگیزی داشت که پرداخت به هر کدام از آنها مجال و فرصت ویژه ای می طلبه.

یکی از نقاط ضعف سیستم رسانه ای ما (حتی رسانه های اصولگرا) اینه که  به جای توجه به همه جوانب و ریزه کاریهایی که در بیانات رهبری وجود داره؛ تمام انرژی رسانه ای ما صرف پرداخت به ابعاد نسبتاً شفاف و آشکار سخنان ایشان میشه. و در عوض متأسفانه پرداخت و باز تولید ابعاد کمتر حساسیت برانگیز بیانات ایشون از دید مجموعه ی رسانه ای پنهان میمونه.

بخشی از صحبتهای دیروز ایشون که توجه من رو به خودش جلب کرد که تا زمان نوشتن این متن هنوز در هیچ یک از رسانه ها به آن توجه نشده این قسمت از سخنان ایشون بود که بعد از اشاره به لزوم بصیرت داشتن خواص و چرایی توصیه های مکرر خودشون به این مسئله به غفلت برخی خواص دوران مشروطه اشاره وفرموده بودند:

"در آن هنگام ماهیت حقیقی توطئه های غربزده ها کشف نشد و آن انحراف اساسی بوجود آمد اما این اشتباه نباید تکرار شود."

اما سئوال اینه که این انحراف اساسی در مشروطه چی بود و چگونه بوجود اومد!؟

انحراف مشروطه

جالب اینه که خود آقا در دیدار شوراى مرکزى و کمیته‏هاى علمى همایش صدمین سالگرد مشروطیت به این مطلب پرداخته بودند:

"نکته‏اى که در کنار این مسأله، مورد توجهم هست، این است که چه شد که غربى‏ها، مشخصاً انگلیسى‏ها، در این مسأله کامیاب شدند؛ از چه شگردى استفاده کردند که کامیاب شدند. در حالى که مردم که جمعیت اصلى هستند، مى‏توانستند در اختیار علما باقى بمانند و اجازه داده نشود که شیخ فضل‏اللَّه جلو چشم همین مردم به دار کشیده شود؛ قاعده‏ى قضیه این بود.

به نظر من مشکل کار از این‏جا پیش آمد که اینها توانستند یک عده‏اى از اعضاى جبهه‏ى عدالت‏خواهى - یعنى همان اعضاى دینى و عمدتاً علما - را فریب بدهند و حقیقت را براى اینها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد کنند. انسان وقتى به اظهاراتى که مرحوم آسید عبداللَّه بهبهانى و مرحوم سید محمد طباطبایى در مواجهه و مقابله‏ى با حرف‏هاى شیخ فضل‏اللَّه و جناح ایشان داشته‏اند، نگاه مى‏کند، این مسأله را درمى‏یابد که عمده‏ى حرف‏ها به همین است که این‏طور مى‏گفته‏اند. این حرف‏ها به نجف هم منعکس مى‏شده و شما نگاه مى‏کنید که همین اظهارات - انسان در کار مرحوم آقا نجفى قوچانى، در آن کتاب و در مذاکراتى که در نجف در جریان بوده، اینها را مى‏بیند - و حرفهایى را که از سوى روشنفکرها و به‏وسیله‏ى عمال حکومت گفته مى‏شد و وعده‏هایى را که داده مى‏شد، حمل بر صحت مى‏کردند. این‏طور مى‏گفتند که: شما دارید عجله مى‏کنید؛ سوءظن دارید؛ اینها قصد بدى ندارند؛ اینها هم هدف‏شان دین است! این مسائل در مکاتبات، نامه‏هاى صدر اعظم و ... به مرحوم آخوند منعکس شده است.

انسان مى‏بیند که حساسیت آنها را در مقابل انحراف کم کرده‏اند؛ اما حساسیت بعضى‏ها مثل مرحوم آشیخ فضل‏اللَّه باقى ماند؛ اینها حساس ماندند؛ اصرار کردند و در متمم، آن مسأله‏ى پنج مجتهد جامع‏الشرایط را گنجاندند و مقابله کردند. یک جمع دیگرى از همین جبهه، این حساسیت را از دست دادند و دچار خوش‏باورى و حُسن‏ظن و شاید هم نوعى تغافل شدند.

البته انسان حدس مى‏زند که بعضى از ضعف شخصیتى‏ها و ضعف‏هاى اخلاقى و هواى نفس بى‏تأثیر نبود؛ حالا ولو نه در مثل مرحوم سید عبداللَّه یا سید محمد؛ اما در طبقات پایین، بلاشک بى‏تأثیر نبوده که نمونه‏ى واضحش امثال شیخ ابراهیم زنجانى‏ست. اینها بالاخره جزء علما بودند. شیخ ابراهیم هم تحصیلکرده‏ى نجف بود، هم مرد فاضلى بود؛ اما تحت تأثیر حرف‏هاى آنها قرار گرفتند و غفلت‏زده شدند و مقدارى هواى نفسانى در اینها اثر گذاشت و اختلاف از این‏جا شروع شد.

من به انقلاب خودمان که نگاه مى‏کنم، مى‏بینم هنر بزرگ امام این بود که دچار این غفلت نشد؛ اساس کار امام این است. امام اشتباه نکرد که حرفى را که گفته بود و هدفى را که اتخاذ کرده بود، در سایه‏ى تنبیه و ظاهرسازى‏هاى شعارهاى دیگران گم کند و فراموش کند. این، اساس کار موفقیت امام بود که مستقیم به طرف هدف پیش رفت؛ صریح و عریان آن را جلوى چشمش قرار داد و به طرف آن حرکت کرد. متأسفانه این کار را زعماى روحانى و مشروطه نکردند و بر ایشان غفلت ایجاد شد؛ فلذا اختلاف شد. اختلاف که به وجود آمد، آنها تسلط پیدا کردند. وقتى قدرت دست آنها آمد، دیگر کارى نمى‏شد کرد.

در این‏جا هم همین‏جور است؛ در این‏جا هم آمدند و شعارهاى برّاقى را مطرح کردند و عده‏اى را غافل کردند، که ما اگر مى‏خواهیم از تجربه‏ى مشروطیت استفاده کنیم، نباید بگذاریم این اشتباه تکرار شود؛ یعنى بایستى آن هدفى را که انقلاب اسلامى ترسیم کرده، صریح و بدون هیچ‏گونه مجامله در نظر داشته باشیم. البته رعایت اقتضائات زمان غیر از این حرف‏هاست؛ غیر از این است که ما هدف را فراموش و گم کنیم و به شعارهاى دیگران دل ببندیم."

 فکر نمی کنید  انذار ایشون در جلسه خبرگان با توجه به حضور بعضی از آقایان! به غیر از عموم خواص، نظر به "خواص خاصی"[1]هم داشت!؟

پی نوشت:

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- از این "خواص خاص" نام نبردم چون به قول آقای قدیانی از بعضی استوانه ها باید ظریف انتقاد کرد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۲/۰۷
سبحان صداقتی

نظرات  (۴)

سلام
بسیار زیبا و موشکافانه بررسی میکنید
وزیباتر از این، نکته سنجی دقیق حضرت آقا که اشراف کامل بر تمامی نقاط نفوذپذیر دشمن را دارا می باشند که همین دال بر تقوای عرفانی ایشان می باشد که نعمتی هستند برای ایران
بسیار استفاده کردیم منتظریم
یاعلی
سلام
وبلاگ قشنگه.
دعایمان کنید.
دریچه کولر و خواص 2 پهلو
بروزم تشریف بیاورید
درود بر تو
انصافا رویش های این انقلاب از خیلی پیر پاتال های بی بصیرت بهتر و دقیق تر می فهمند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
next